۰

دلایل خیانت زنان در رابطه

بازدید 583

اگرچه هنجارهای اجتماعی اغلب مردان را به عنوان جنسیتی نشان می دهند که احتمال خیانتشان بیشتر است، اما مطالعات نشان می دهد که شکاف جنسیتی خیانت در حال کاهش است – به ویژه در بین افراد جوان.

دلیل افزایش در زنانی که خیانت می کنند چیست؟ برخی آن را به افزایش مسئولیت ها (و در نتیجه افزایش نیازها و خواسته ها) زن مدرن نسبت می دهند. زنانی که از دیدگاه‌های فمینیستی و آزادی مالی قدرت می‌گیرند، کمتر احتمال دارد که سازش کنند – و در موقعیت بهتری برای جستجوی ارضای عاطفی و جنسی که در رابطه‌شان وجود ندارد، هستند.

نارضایتی در رابطه

این را می توان به عنوان موضوع اصلی اکثر انگیزه های خیانت در نظر گرفت. مردم این نارضایتی را با گفتن «ما در وضعیت بدی قرار داریم» توجیه می کنند. “سپس این فرصت برای یک نفر پیش می آید و به جای اینکه مشکلات رابطه را حل کنند، عبور از مرز خیانت را توجیه می کنند، با این جمله که ” شریک زندگی من به من اهمیتی نمی دهد.” کار خود را توجیه می کنند.

پیدا نکردن رضایت در یک رابطه  می تواند باعث شود افراد آن رضایت را در جای دیگری جستجو کند یا حتی از عمل خیانت (چه آگاهانه یا ناخودآگاه) به عنوان یک کاتالیزور برای پایان دادن به رابطه فعلی خود استفاده کند.

عزت نفس پایین

هنگامی که یک زن با ارزش و عزت نفس خود دست و پنجه نرم می کند، ممکن است آنها را تشویق کند که به منابع خارجی توجه و تأیید رو کنند که خود و شریک زندگی خود قادر به ایجاد و حفظ آن نیستند. “عزت نفس پایین به این شکل شروع می شود که “چرا کسی مرا جذاب نمی بیند؟” سپس وقتی کسی شروع به نشان دادن این توجه می کند، زن احساس بسیار خوبی نسبت به او دارد.”

زنی که خیانت می کند ممکن است برای ارائه مدرکی دال بر ارزش یا مطلوبیت خود به اموری تکیه کند. هنگامی که یک بار این توجه به پایان می رسد، ممکن است باعث شود آنها احساس بی ارزشی کنند، بنابراین به دنبال یک علاقه عاشقانه جدید می روند – و این چرخه ادامه می یابد.

نیاز شدید عاطفی

در حالی که مطالعات نشان می‌دهد که مردانی که خیانت می‌کنند عمدتاً انگیزه جنسی دارند، زنانی که خیانت می‌کنند تمایل دارند این کار را برای رفع یک نیاز عاطفی انجام دهند. خواه این رابطه ماهیتی فیزیکی یا احساسی داشته باشد، یک زن ممکن است خیانت کند زیرا هوس مکالمه، همدلی، احترام، فداکاری، تحسین، حمایت یا ارتباط دیگری است که در رابطه فعلی آنها وجود ندارد.

بعضی از مردم خود را متقاعد می‌کنند که احساسات موجود  در رابطه شان  واقعی نیست. با این حال، اکثر افرادی که با نگاه جنسی به فرد نزئیک می شوند شروع به بیان احساسات می‌کنند. به نظر من داشتن یک رابطه جنسی بدون برخی احساسات بسیار نادر است، زیرا افراد ابتدا معمولاً به عنوان دوست شروع می‌کنند. اینگونه است که شما شروع به عبور از حد خودمی‌کنید و کم کم رفتارهای خود را توجیه می کنید.

خشم یا قصاص

برخی از زنان با تصویری ایده آل از نحوه رفتار همسرشان وارد رابطه می شوند. وقتی شریک زندگی از حد انتظارات آنها ضعیف تر است و نمی تواند نیازها و خواسته های او را برآورده کند، می تواند شکافی در رابطه ایجاد کند که انگیزه انحراف را فراهم می کند.

برخی از زنان ممکن است به دلیل دیگری مانند رابطه گذشته شریک زندگی خود از شریک زندگی خود رنجیده باشند و از خیانت خود به عنوان انتقام استفاده کنند.

فقدان هیجان

احتمالاً واژه خیانت های سریالی را شنیده اید – افرادی که به خاطر هیجان آن خیانت می کنند. آنها ممکن است رابطه خود را دوست داشته باشند. اما مشتاق آن تعاملات با اندورفین زیاد باشند که یک رابطه جدید را بسیار هیجان انگیز می کند.

محرومیت جنسی

هر چقدر هم که می‌توانیم تلاش کنیم تا جرقه رابطه را زنده نگه داریم، هیجانی که با یک رابطه جدید همراه است فقط تا این حد طول می‌کشد. پیش بینی پذیری و آشنایی در نهایت بر کیفیت و فراوانی رابطه جنسی غلبه خواهد کرد. بنابراین، تعجب آور نیست که برخی از زنانی که خیانت می کنند، آن ویژگی های هیجان انگیز مراحل آغاز یک رابطه را از دست می دهند، زمانی که اشتیاق هنوز جای خود را به روال عادی نداده است.

تنهایی

زنی که خیانت می‌کند ممکن است شریکی داشته باشد که ساعت‌های طولانی کار می‌کند و تمام روز او را با بچه‌ها در خانه رها می‌کند. شاید آنها خود را در مرحله ای از زندگی یافته اند که دوست یابی سخت تر است یا شاید با یک بیماری مزمن دست و پنجه نرم می کند. دلیل هر چه باشد، تنهایی یا احساس انزوا و جدایی می‌تواند مواد لازم برای یک رابطه عاشقانه را فراهم کند. آنها احساس تنهایی می کنند و شخص دیگری شروع به برآوردن نیازهای برآورده نشده می کند.

سبک دلبستگی ناامن

نظریه دلبستگی نشان می دهد که روابط دوران کودکی بر نحوه درک و رفتار ما در روابط صمیمانه خود در بزرگسالی تأثیر می گذارد. بسته به مراقبت و پرورش (یا فقدان آن) که فرد در کودکی دریافت می کند، در بزرگسالی در یکی از سه سبک دلبستگی قرار می گیرد: ایمن (داشتن انتظارات و رویکردهای مناسب به روابط)، مضطرب (نشان دادن ترس از رها شدن). ) یا اجتنابی (ترجیح می دهند استقلال خود را از دیگران حفظ کنند).

افرادی که خود را با سبک های دلبستگی مضطرب و اجتنابی می شناسند، به احتمال زیاد ویژگی هایی را نشان می دهند که با یک رابطه عاشقانه سالم تداخل می کند (فکر چسبندگی و طرد شدن). شریک یا تلاش برای اجتناب از صمیمیت رابطه اولیه. همیشه این احساس وجود دارد که  فرد به دنبال «آنچه در طرف مقابل است» باشد و هرگز در وجود خود کاملاً خوشحال یا امن نیست. این نوع از افراد ممکن است برای شاد بودن در هر رابطه ای تلاش کنند.

بحران میانسالی

در حالی که بحران‌های میانسالی عموماً افراد بین ۳۵ تا ۶۰ سال را تحت تأثیر قرار می‌دهند، این رویداد کمتر به سن مربوط می‌شود. رویدادهای مهم زندگی، مانند مرگ والدین یا تولد یک نقطه عطف، ممکن است باعث بحران میانسالی در یک زن شود و باعث شود که آنها با بار غم بزرگی دست و پنجه نرم کنند. یعنی انتظار اجتماعی-فرهنگی که زنان می‌توانند و باید «همه چیز را داشته باشند»—یک شغل موفق، یک شریک عاشق، فرزندان دوست داشتنی و غیره. یک زن ممکن است زمانی که تلاش می کند توانایی های بالقوه خود را به رسمیت بشناسد و زمان از دست رفته را جبران کند، خارج از شخصیت نرمال خود عمل کند.

مشکل اساسی

افسردگی و خیانت دست به دست هم می دهند. به طوری که مغز می تواند شروع به پمپاژ دوپامین، نوراپی نفرین، و سروتونین کند. ما داروهای ضد افسردگی مصرف می کنیم.» به عبارت دیگر، زنی که خیانت می کند می تواند از طریق خیانت خود خود درمانی کند، حتی اگر دلیل واقعی لذت خود را درک نکند.

فرصت غیر منتظره

اسکورتو می‌گوید که تعداد کمی از خیانت‌ها از پیش طراحی شده‌اند، اما بیشتر نتیجه یک فرصت غیرمنتظره است. آنها احساس ناراحتی می کنند و شخص دیگری از فرصت استفاده می کند و به قصد دلجویی به فرد نزدیک می شود. افراد در این شرایط معمولا نمی توانند دلیل خیانت خود را توضیح دهند.

فرصت های مشابهی در حوزه دیجیتال نیز وجود دارد. رسانه‌های اجتماعی، اپلیکیشن‌های دوست‌یابی و پیام‌رسانی، سهولت ارتباط ما با دیگران را متحول کرده‌اند و گاهی اوقات به‌عنوان سکوی پرشی برای امور عمل می‌کنند – حتی اگر تعاملات در ابتدا بدون گناه شروع شود.

خنثی کردن احساسات بد

افراد می توانند انواع مختلفی از مکانیسم های مقابله ای را برای مقابله با احساساتایجاد کنند، گاهی اوقات استراتژی هایی را انتخاب می کنند که اثرات بی حس کننده عاطفی دارند به عنوان گزینه ای آسان تر از مواجهه  و حل آنها. رابطه جنسی، مواد مخدر، الکل و سایر اعتیادها یا رفتارهای اجباری تنها چند نمونه هستند.

مراقب علائم هشدار دهنده خیانت باشید.

اگر احساس می کنید که رابطه شما از مسیر درست خارج شده است و ممکن است شریک زندگی شما در حال فکر (یا شروع) یک رابطه باشد، سرنخ های خاصی وجود دارد که می توانید مراقب آنها باشید. سه پرچم قرمز بزرگ وجود دارد که باید به دنبال آنها باشید: بسیار محافظه کارانه یا مخفیانه با تلفن خود کار می کند، از دست دادن پول یا برداشتن منظم پول نقد از دستگاه خودپرداز، و از دست دادن بخش هایی از زمان.

اگر شریک زندگی شما نمی تواند به شما بگوید که در بخشی از روز کجا بوده است، یا به نظر می رسد که در مورد آن طفره می رود، سرنخی از این است که اتفاق بدی در حال رخ دادن است. داشتن تعداد زیادی قرار قهوه تصادفی یا ملاقات با افرادی که هرگز نام آنها را نشنیده اید. یا هرگز ملاقات نکرده‌اید نیز یک سرنخ است. بزرگ‌ترین پرچم قرمز این است که حواس‌پرتی و مشغولیت با تلفن داشته باشد – اگر تلفن همیشه قفل باشد و هرگز از دید او خارج نشود، حتی وقتی زیر دوش است، نگران کننده است.

سخن آخر

زنانی که خیانت می‌کنند نیز درست مانند مردان خیانت‌کار، در آن لحظه متوجه نمی‌شوند که بی‌وفایی تا چه حد می‌تواند بر رابطه‌شان اثر بگذارد. خیانت درست به همان اندازه که دل زنانی که به آنها خیانت شده را می‌شکند دل مردان را نیز می‌شکند. پنهان‌کاری، به‌ویژه پنهان‌کاری در عشق، اعتماد را از بین می‌برد و هم برای مردان و هم زنان ناراحت‌کننده است.

اگر همسران بخواهند در کنار هم با این مشکل کنار بیایند، با مراجعه به روانکاو می‌توانند این بحران را تبدیل به فرصتی برای رشد کنند. روان‌شناسان باتجربه برای افرادی که می‌خواهند رابطه‌شان را اصلاح کنند، وقت و انرژی می‌گذارند؛ باوجوداین، متأسفانه بعضی از زوج‌ها نمی‌توانند اعتماد و امنیت احساسی از‌دست‌رفته را بازگردانند. چنین افرادی در نهایت مجبور به جدایی می‌شوند. ما توصیه می‌کنیم برای اینکه این افراد بهتر بتوانند با مشکل جدایی کنار بیایند، باز هم با روانکاو مشورت کنند. با‌اینکه به‌نظر می‌رسد خیانت پایان رابطه باشد، اما می‌توان به آن به‌چشم آزمایش بلوغ رابطه و توانایی افراد برای آرام‌کردن طوفان نگاه کرد.

منابع:

  1. Mark KP, Janssen E, Milhausen RR. Infidelity in heterosexual couples: demographic, interpersonal, and personality-related predictors of extradyadic sex.
  2. ORC at the University of Chicago. The General Social Survey,
  3. Scheeren PA, Apellániz IAM, Wagner A. Marital Infidelity: The Experience of Men and WomenTemas Psicol.
  4. Middle-aged women missing passion (and sex) seek affairs, not divorce.
  5. Psychology Today. Who Is Likely to Be Unfaithful, and Why?
  6. Russell VM, Baker LR, McNulty JK. Attachment insecurity and infidelity in marriage: do studies of dating relationships really inform us about marriage? 

نظرات کاربران

مشاهده بیشتر